آریساآریسا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات آریسا

پاسخ ب حرفای مامانی با لگد

سلام سلام صد تا سلام 1300 تا سلام ب دخترکم ب ملوسکم ب جیجرم ب قلبم ب نفسم ب آریسای خوشگلم سلام آریسا جونی وای دخترم نمیدونی از دیروز تا حالا چجوری دلمو بردی وقتی باهات شروع ب حرف زدن میکنم شما هم تا صدامو میشنوی لگد میزنی وای هر چند بار ک امروز باهات حرف زدم اینجوری عکس العمل نشون میدی اخه چند روز بود ک کم تحرک شده بودی ومن از این موضوع یکم ترسیدم دیشب ک باهات حرف زدم دیدم دوباره لگد زدی تا حدی ک دردم گرفت ولی خیلی خیلی ذوق کردم اخه خیلی دلم برا لگدات تنگ شده بود الان دوباره لگد میزنی ورجه وروجه هات از قبل هم بیشتر شده حتما دلت واس صدای مامانی تنگ شده بود میخواستی صدامو بشنوی با خودت نقشه کشیدی ک کمتر ورجه ور...
26 خرداد 1393

بدون عنوان

سلام آریسا کوچولوی خوشگلم خوشگلم الان تو 22 هفته و 4 روزته و کلی شیطون شدی کلی تو شکمم ورجه وروجه میکنی میخوام از احوالت برات بگم چون امروز رفتم دکتر خانم دکتر ویدا امینی گفت که اریسا کوچولو خوب تو شکمت میچرخه وحرکت میکنه جواب سونوگرافیم رو دید گفت عالی فشارم رو گرفت گفت عالی فقط وزنم تعریفی نداشت دفعه ی اخر یعنی 17/2/93 پبش دکتر ضهیری وزنمو کشیده بودم 63 کیلو داشتم و امروز 64 کیلو تو 34 روز فقط 1 کیلو اضافه کردم ولی گفت اشکالی نداره راستی تاریخ زایمان هم گفت 14 مهر ب بابایی جون گفتم بابایی گفت ب دکتر بگیم 15 مهر تاریخ بزنه ک آریسا کوچولو با سالگرد ازدواجمون به دنیا بیاد  ...
21 خرداد 1393

آریسا جونی 21 هفته و 5 روزشه

سلام دختر نازنینم سلام آریسای ماهم سلام خوشگلم سلام نفسم حالت چطوره؟ دخترم واس به دنیا اومدنت لحظه شماری میکنم خیلی دیر میگزره هم من هم بابایی دلتنگتیم خیلی زیاد دخترم آریسای نازم هنوز اسمتو تغییر ندادیم فعلا این اسم قشنگ رو برات انتخاب کردیم امیدوارم اسمتو دوست داشته باشی از اولین روزی ک نوشته بودم ب شکمم ضربه زدی الان ضربه هات محکم تر شده!!! تازه الان دیگه هروقت ی جا رو لگد میزنی !! اول از این موضوع  ترسیدم وقتی از دکترت پرسیدم چرا جای لگدش تغییر میکنه؟گفت:(مگه باید از تو اجازه بگیره ک کجا رو لگد بزنه هر جارو دوست داشته باشه لگد میزنه الان دیگه تو شکمت میچرخه)...
15 خرداد 1393

بدون عنوان

سلام ملوسک مامان جون حالت چطوره عزیزم امروز تقریبا ساعت 15 ی ضربه هایی رو احساس کردم فکر کنم دیگه کم کم لگد بزنی وقتی به باباجون گفتم خیلی خوشحال شد عسسسل مامان برای به دنیا اومدنت ثانیه هارو رو میشماریم کی شهریور میشه به دنیا بیای تا بغلت کنم بوتو احساس کنم  ولی من اطمینان دارم ک تو خوشگلترین باهوشترین ناز ترین دختر روی زمینی منتظر اومدنت هستیم میبووووووووووووووووسمت ...
6 خرداد 1393
1